(مطالب خواندنی) لنجان - زرین شهر
زرین شهر(نگین زاینده رود)خطه طلایی ایران
|
اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاة (همانا حسین ع چراغ هدایت و کشتی نجات است) ایام سوگواری و عزای امام حسین ع (تاسوعا و عاشورای حسینی ) بر مسلمانان جهان تسلیت باد ۱ - معنای تاسوعاروز نهم محرم را، «تاسوعا» گویند. «تاسوعا» از ریشه «تسع» به معنای نُه و نهم میباشد. ولی شهرت این روز به دلیل وقایعی است که در روز نهم، از ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری، در سرزمین کربلا روی داد. ۲ - وقایع روز تاسوعا روز تاسوعا آخرین روزی است که امام حسین (علیهالسلام) و یارانش شبانگاه آن را درک کردهاند و این روز به شب عاشورا پیوند خورده است. ۲.۱- ورود شمر به کربلا چند روز قبل از تاسوعای سال ۶۱ق، عمر بن سعد فرمانده لشکر دشمن، نامهای در ارتباط با عدم جنگ و صلح با امام حسین (علیهالسلام) به عبید الله بن زیاد، ـ فرماندار کوفه ـ نوشته بود، اما شمر بن ذیالجوشن (که در آن زمان در کوفه بود) ابن زیاد را از این کار باز داشت. عبیدالله نیز حرف او را پذیرفت. ابن زیاد نامهای به ابن سعد نوشت و دستور داد که: اگر حسین بن علی تسلیم نشد، حمله کن و او و یارانش را بکش. به شمر هم گفت: اگر ابن سعد از این دستور سر باز زد، گردن او را بزن و خود فرمانده لشکر باش. در پیش از ظهر روز نهم محرم -روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن همراه چهار هزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد. او حامل نامهای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را تقدیم پسر سعد کرد. در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین (عليهالسلام) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آنرا به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید. ابن سعد با خواندن نامه، به شمر گفت: «امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمیبینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند،تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.» ۲.۲ - انتخاب عمرسعد بر جنگ با امام ابن سعد که نسبت به صلح با امام حسین خوشبین بود، به یکباره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزی برای خود نیافت. از سویی او میدانست که امام، تسلیم نمیشود و از طرفی دیگر طرح صلح او با شکست مواجه شده بود. عمر بن سعد دو گزینه در جلوی خود داشت: ۲.۳ - اماننامه برای پسران ام البنین قبل از حرکت سپاه عمر بن سعد آوردن دو اماننامه (امان دادن یعنی کسی را در کنف حمایت خود گرفتن. اماننامه، نوشتهای بود که سبب مصونیت جانی شخص امان یافته میشد. عربها نسبت به امانی که میدادند حتی نسبت به دشمن خویش پایبند بودند و نقض آنرا ناجوانمردی و نشانه فرومایگی میدانستند.) برای فرزندان ام البنین گزارش شده است که هر دو ناکام ماند. دومین اماننامه را شمر ـ که او نیز نسبت قوم و خویشی با آنها داشت ـ بازگو کرد عباس (عليهالسلام) و برادرانش در محضر اباعبدالله الحسین (عليهالسلام) نشسته بودند و جواب شمر را نمیدادند، امام (عليهالسلام) به حضرت عباس (عليهالسلام) فرمودند: «هر چند او فاسق است اما پاسخش را بده همانا او از داییهای شما است.» عباس و عبدالله و جعفر و عثمان فرزندان علی بن ابیطالب (عليهالسلام) بیرون آمدند و گفتند: «چه میخواهی؟» شمر به آنها گفت: «ای خواهرزادگان من، شما در امان هستید من برای شما از عبیدالله امان گرفتهام»، اما عباس (عليهالسلام) و برادرانش همگی گفتند: «خدا تو و امان تو را لعنت کند ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر (صلياللهعليهوآله) امان نداشته باشد.»] (البته برخی اماننامه را یکی میدانند به این صورت که شمر دوست عبدالله بن ابیمحل بود و هر دو نسبت فامیلی با ام البنین داشتند. اماننامه را هر دو از عبیدالله بن زیاد گرفتند، پس یک اماننامه بیشتر نبوده است.) ۲.۴ - دستور آغاز جنگ پس از رد امان نامه، به سپاه عمر بن سعد فرمان داده شد تا برای جنگ آماده شوند پس همگان سوار شدند در شامگاه پنجشنبه نهم محرم آماده نبرد با امام حسین (عليهالسلام) و یارانش شدند. در عصر روز نهم محرم الحرام تحرکات سپاه عمر سعد در صحرای کربلا افزایش یافت و عمر بن سعد خود را آماده جنگ با امام حسین (عليهالسلام) کرد و به سپاهیانش فرمان داد تا برای جنگ آماده شوند. او در میان سپاهیان خود ندا در داد که: «یا خیل الله ارکبی و بالجنه ابشری؛ ای لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت میدهم!» کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند. ۲.۵ - درخواست مهلت برای عبادت هیاهو و سر و صدای لشکر بلند شد. امام (عليهالسلام) در جلوی خیمه خویش نشسته بود و به شمشیر خود تکیه داده بود. خواهرش حضرت زینب (سلاماللهعلیها) با شنیدن سر و صدای لشکر کوفه، به برادرش نزدیک شد و گفت: «برادرم آیا صداهایی را که نزدیک میشوند، میشنوید؟» امام (عليهالسلام) سر را بلند کرد و فرمود: «من رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را در خواب دیدم که به من فرمود: تو (به زودی) نزد ما خواهی آمد.» امام (عليهالسلام) به عباس (عليهالسلام) فرمود: «ای عباس، جانم به فدایت، بر اسب خود بنشین و نزد آنها برو و بپرس که چه میخواهند و برای چه به پیش آمدهاند؟» امام (عليهالسلام) به حضرت عباس (عليهالسلام) فرمودند: ««اِرجِع إلَيهِم ، فَإِنِ استَطَعتَ أن تُؤَخِّرَهُم إلى غُدوَةٍ وتَدفَعَهُم عِندَ العَشِيَّةِ ؛ لَعَلَّنا نُصَلّي لِرَبِّنَا اللَّيلَةَ ، ونَدعوهُ ونَستَغفِرُهُ ، فَهُوَ يَعلَمُ أنّي قَد كُنتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ ، وتِلاوَةَ كِتابِهِ ، وكَثرَةَ الدُّعاءِ وَالاِستِغفارِ»؛ به نزد آنها بازگرد و اگر میتوانی تا فردا از ایشان مهلت بگیر و امشب ایشان را از ما باز گردان تا امشب برای پروردگار خود نماز خوانده دعا کنیم و از او آمرزش خواهی نمائیم، زیرا خدا میداند من نماز و تلاوت کتابش قرآن و دعای بسیار و استغفار را دوست دارم.» در طول مدتی که عباس (عليهالسلام) با امام (عليهالسلام) مشغول گفتگو بود همراهان او -حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین- هم از این فرصت استفاده کرده به گفتگو با سپاه عمر بن سعد پرداختند و آنان را از جنگ با امام حسین (عليهالسلام) بر حذر میداشتند و در ضمن آنان را از پیشروی باز میداشتند. ابوالفضل العباس (عليهالسلام) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و درخواست امام (عليهالسلام) را به اطلاع آنان رساند و از آنان آن شب را مهلت خواست. عمر بن سعد نمیخواست اجازه دهد، ولی یکی از یارنش گفت: «سبحان الله اگر اهل دیلم (کنایه از مردم بیگانه) و کفار از تو چنین تقاضائی میکردند، سزاوار بود که با آنها موافقت کنی» بالاخره ابن سعد با فشار یارانش، شب عاشورا را به امام و اصحابش مهلت داد. در این روز خیمههای امام حسین (عليهالسلام) و اهل بیت و یارانش محاصره گردید. ۳ - وصف تاسوعا در کلام امام صادقامام جعفر صادق (علیهالسلام) در ضمن حدیثی، در توصیف این روز فرمودند: ««تاسوعا يَومٌ حوصِرَ فيهِ الحُسَينُ عليه السلام وأصحابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم بِكَربَلاءَ ، وَاجتَمَعَ عَلَيهِ خَيلُ أهلِ الشّامِ وأناخوا عَلَيهِ ، وفَرِحَ ابنُ مَرجانَةَ وعُمَرُ بنُ سَعدٍ بِتَوافُرِ الخَيلِ وكَثرَتِها ، وَاستَضعَفوا فيهِ الحُسَينَ عليه السلام وأصحابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم ، وأيقَنوا أن لا يَأتِيَ الحُسَينَ عليه السلام ناصِرٌ ولا يُمِدُّهُ أهلُ العِراقِ»؛ تاسوعا روزی است که حسین (عليهالسلام) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامی بر ضد آنان گرد هم آمدند. ابن زیاد و عمر بن سعد نیز از فراهم آمدن آن همه نیرو خوشحال شدند و آن روز حسین (عليهالسلام) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر برای او کمکی نخواهد رسید و عراقیان نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد.» ۴ - تاسوعا و حضرت ابوالفضلدر بین عزاداران حسینی، روز نهم محرم با نام قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس زینت یافته است. ثمره این ازدواج، چهار پسر شد: عباس، عبدالله، جعفر و عثمان؛ به همین خاطر کنیه «ام البنین» را به فاطمه بنت حزام دادند. چهار پسرام البنین در کربلا در دفاع از امامت و در رکاب امام حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسیدند. ۵ - صفات حضرت عباس کنیه حضرت عباس، «ابوالفضل» بود و به خاطر جمال ظاهر و باطنی که داشت به «قمر بنی هاشم» (ماه فرزندان هاشم) خوانده میشد. ۵.۱ - کلام امام صادق درباره اوصاف ایشان امام صادق (علیهالسّلام) چنین فرمودهاند: ««كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ، صَلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِ اللَّهِ الحُسَينِ عليه السلام، وأبلى بَلاءً حَسَناً ، ومَضى شَهيداً»؛ عمویم عباس، انسانی هوشمند و ژرفنگر و آراسته به ایمانی آگاهانه و استوار و عمیق بود، به همراه اباعبدالله به جهاد پرداخت و در آزمون سرفراز و سربلند سر بر آورد و عمرش با شهادت به پایان رسید.» ۵.۲ - اوصاف ذکر شده در زیارتنامه در زیارت حضرت عباس که از حضرت امام جعفر صادق (علیهالسّلام) منقول است به نکات برجستهای از وجود قمر بنی هاشم پی میبریم. در این زیارت نامه، اوصافی همچون عبد صالح خدا بودن، فرمانبرداری و اطاعت از خدا و رسولش و ائمه، وفاداری و جاننثاری برای امام خود، برای حضرت ابوالفضل ذکر شده است. ۵.۳ - علمدارصبح عاشورا امام، یاران اندک خود را به سه جناح چپ و راست و قلب تقسیم کرد و برای هر یک فرماندهی برگزید و پرچم و علم را به دست پرتوان برادرش اباالفضل سپرد. علمداری در میدانهای نبرد قدیم، نقشی حساس داشت. پرچمداران جنگ را از با صلابتترین و مقاومترین نیروهای مؤمن انتخاب میکردند. علمداران اهتمام شدید داشتند که همیشه علم را بلند و در فراز نگه دارند، چرا که آن سبب برپائی نیروهای رزمنده بود و لشکر از هم نمیگسست مگر به قتل صاحب رایت و سقوط پرچم. عباس مایه آرامش خاطر حسین بن علی بود و تا زنده بود دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند. ۵.۴ - سقادر کربلا به حضرت عباس لقب «سقا» (آب آور) داده بودند، چرا که تا روز عاشورا چند بار، صف دشمن را شکافته و برای اطفال آب مهیا کرده بود. روز عاشورا پس از شهادت همه یاران، مامور شد برای اهل بیت (علیهمالسلام) امام آب بیاورد، در حالیکه مسیر آب توسط دشمن بسته شده بود. سقا تنها به دشمن حمله کرد و آنان را کنار زد، خود را به آب رساند، تشنه بود. به یاد تشنگی امام و خاندان و اهل بیتش افتاد، به خود خطاب کرد: و آب را بر آب ریخت. آب ننوشید. مشک را پر از آب کرد، اما آب به خیمهها نرسید و عباس در بین راه شهید شد. در حالیکه تمام همش آبرسانی به اهل بیت و اطفال امام بود. عباس شهید شد در حالیکه تشنه بود و چنین عباس تا ابد معلم عشق و وفا لقب گرفت. ۵.۵ - دو بال برای پروازشیخ صدوق نقل کرده است: روزی امام سجاد (علیهالسّلام) به عبیدالله فرزند قمر بنی هاشم نگاهی کرد. اشک چشمش را گرفت و فرمود: «روزی به رسول خدا سختتر از روز احد نگذشت که عمویش حمزه در آن کشته شد و بعد از آن موته است که عموزادهاش جعفر بن ابیطالب کشته شد. (سپس امام فرمود:) و هیچ روزی همچون روز حسین نبود. سی هزار مرد که گمان میکردند از این امتند دور او را گرفتند و هر کدام به کشتن او به خدا تقرب میجست و حسین، خدا را به آنها یادآوری میکرد، ولی آنها پند نمیگرفتند تا او را به ستم و ظلم و عدوان کشتند. (سپس فرمود:) خداوند، عباس را رحمت کند که ایثار و فداکاری نمود تا آنجا که هر دو دستش بریده شد. خداوند (عزّوجلّ) به عوض آنها دو بال به او عطا نمود که با فرشتگان در بهشت پرواز میکند، چنانچه با جعفر بن ابیطالب نیز چنین کرده بود و عباس را نزد خدای تبارک و تعالی درجه و منزلتی است که تمام شهیدان روز قیامت به آن غبطه میخورند.» ۶ - اهمیت تاسوعا نزد شیعیان به دلیل وقایع روی داده، این روز در نزد شیعیان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، این روز را منتسب به قمر بنی هاشم عباس شهادت نیز میدانند، و این روز را بسان روز عاشورا گرامی داشته، در آن به سوگواری میپردازند. منبع: https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AA%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B9%D8%A7 عاشورا: عاشورا، روز دهم از ماه محرّم. اهمیت این روز برای شیعیان بهدلیل واقعه کربلا در روز ۱۰ محرم سال ۶۱ قمری است. امام حسین(ع) در روز عاشورا به همراه یارانش در کربلا در جنگ با سپاه کوفه به فرماندهی عمر بن سعد به شهادت رسید.(عاشوراء، بنا به قول مشهور علمای لغت، دهم محرم را گویند و آن روزی است که حسین بن علی(ع) شهید شد) شیعیان همهساله با آغاز ماه محرم عزاداری میکنند. مراسم عزاداری در بیشتر مناطق تا روزهای ۱۱ و ۱۲ محرم و در بعضی مناطق تا پایان ماه صفر ادامه مییابد. اوج این عزاداریها در روز عاشوراست. این روز در تقویم رسمی ایران، عراق، افغانستان، پاکستان و هند، تعطیل است. روز عاشورا مهمترین روز عزاداری در فرهنگ شیعیان است. در هر جایی که گروهی از شیعیان حضور داشته باشند در این روز مراسم سوگواری برگزار میشود. کشورهای شیعهنشین در این روز تعطیل رسمی هستند. بازارها و کسب و کار نیز تعطیل است. عزاداری که در ده روز اول محرم معمولا شبها و در مکانهای سرپوشیده برگزار میشد به کوچه و خیابانها منتقل میشود و مردم به صورت دستههای عزاداری حرکت میکنند. دستههای عزادار با خود پرچمهای عزا، عَلَم، کتل، توغ، سایر نشانهای مربوط به عزاداری امام حسین(ع) را حمل میکنند. عزاداری روز عاشورا تا ظهر طول میکشد. دستهجات عزا معمولا به اماکن مذهبی عمومی مثل حرم امامان یا امامزادگان منطقه و منزل عالمان ساکن هر شهر میروند. در برخی مناطق نیز آخرین نقطه حرکت عزادارن قبرستان و محل دفن اموات است «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ، وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، اَللّـهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا وَاَیّامِ حَیاتى، بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ * سپس صد مرتبه مى گویى: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً * آنگاه صد مرتبه مى گویى: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْد وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیاد وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ * آنگاه به سجده مى روى و مى گویى: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَالشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى،اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ». [ ۱۴۰۳/۰۴/۲۳ ] [ ] [ ]
[ ]
|
/body> |